پست‌ها

نمایش پست‌ها از فوریه, ۲۰۰۶

یک صد وپنجاه و سه

یه متنی چند روز پیش خوندم نمی دونم اثر کی بود یه چیزایی ازش یادمه که می نویسم همین روزی فرشته ای نزد خداوند رفت و از او خواست که او را از بهشت به زمین بفرستد مدتها بر سر این مساله اصرار کرد و می گفت فرشتگانی که قبل از او به زمین رفته اند برنگشته اند و می خواهد بداند زمین چیست و چگونه جاییست خداوند به او گفت که هر کس به زمین رود و گرفتار آن شود بر نمی گردد . بهشت جای بهتری است و ... اما فرشته قبول نکرد خداوند بالهای فرشته را گرفت و گفت اینها پیش من امانتند ، هر گاه خواستی بازگردی بیا و بگیر و قول گرفت که گرفتار مسائل زمینی و نشود و بهشت را فراموش نکند فرشته بالهایش را داد و به زمین آمد در ابتده همه برایش آشنا بودند همه را می شناخت فرشتگانی بودند که قبلا به زمین آمده بودند اما نه بهلیداشتند و نه نشانه ای از فرشتگی مدتی گذشت و کم کم فرشته مشغول کارهای زمینی شد و هر روز چیزی از بهشت را فراموش کرد و روزی بالهایش را که به امانت گذارده وبد فراموش کرد و قولش را و بهشت را

یک صد و پنجاه و دو

چند صباحی پیش من بودم و خوجه حافظ شیرازی و شیخ ممد الحسن کیکاووسی به همراه سهیل محمودی عزیز سیر می کردیم در آفاق و احوال که برخوردیم به شعری غریب و قریب در مدح آن شعر سهیل عزیزتراز جان شعری گفت که تحسینماتن را انگیخت و مارا برآن داشت تا ما نیز شعری در ستایشش بسراییم ممد حسن جان ذوق کرده در تشویق ما شعری گفن که از بس زیبا سروده گشته بود خواجه ی شیراز نتوانست سکوت کند و در تعریف و تمجید او شعری گفت در این حال سهیل که مبحوت زیبایی های حافظ گشته بود به عالم خلسه رفت از خود کلماتی شعر گونه در کردندی که آن نیز موجبات شعف ما را داشت که در مدحش .... الان هم همینه یه طرح تصویب میشه چرخه مدح و ثنا بلند میشه طرح رو یادمون میره

یک صد و پنجاه و یک

تصویر
کشتند مولا را

یک صد وپنجاه و پنج

و اما در یوم الماضی بر ما معلوم گردید تا شتای سال آینده به خدمت مقدس نرفته و در مکتب خانه جلوس خواهیم نمود . فی الدرس معادلات دیفیرانزیل حائز رتبه ای زیر 10 شده و افتادندی الحمدالله شنیده ایم می توان درسی با معرفی و سفارش به اوستاد گرفتندی و همچون راحت الحلقوم پاس کرد هر چند در این اوضاع وانفسا بعید نیست مه ملک الموت به سراغ شانس ما آمده و تا سالهای سال در خدمت مکت خانه و مرشیدن عزیز باشیم الغرض نقل کردیم تا دوستان و دشمنانی که قصد سفره ما نمودندی و دندان به شیرینی و غذا تیز کرده و شکم را تن شور( صابون ) زده اند بدانند که گر از سنگ آب چکد از ما شیرینی چکد ------------------------------ در بلاد کفر که همانا از اسم شریفش پیداست محل اجتماع اند کفاران ارض است چند صورتگرانی بی اصل ونسب که هیچی نوفهمن اقداماتی شنیع نمودندی و چهره ای کشیده و منسوب به پیامبر (ص) نمودند همه مسلمانان و مسلمان نماهای عالم خبیث شکواییه ای تنظیم کرده و به خیابان ها ریخته و علامت حکومتها سوزانیدند ما ایرانیان هم با اندکی تاخیر سه چهارروزه تازه به فکرمان رسیده که می شود اعتراضکی نمود هر چند همه اینها بازیچه ایست و با