پست‌ها

نمایش پست‌ها از ژوئیه, ۲۰۰۸

دویست و پنجاه و پنج

چرا مرغ از خيابان رد شد؟ ارسطو : طبيعت مرغ اينست که از خيابان رد شود . مارکس : مرغ بايد از خيابان رد ميشد. اين از نظر تاريخي اجتناب‌ناپذير بود . رياضيدان : مرغ را چگونه تعريف ميکنيد؟ شاگرد تنبل : والا آقا به خدا همين الآن ميدونستيم ها... آقا يه دقه ... نيچه : چرا که نه؟ فرويد : اصولاً مشغول شدن ذهن شما با اين سؤال نشان ميدهد که به نوعي عدم اطمينان جنسي دچار هستيد. آيا در بچگي شصت خود را ميمکيديد؟ داروين : طبيعت با گذشت زمان مرغ را براي اين توانمندي رد شدن از خيابان انتخاب کرده است . همينگوي : براي مردن. در زير باران . اينشتين : رابطهء مرغ و خيابان نسبي است . سيمون دوبوار : مرغ نماد زن و هويت پايمال‌شدهء اوست . رد شدن از خيابان در واقع کوشش بيهودهء او در فرار از سنتها و ارزشهاي مردسالارانه را نشان ميدهد . پاپ اعظم : بايد بدانيم که هر روز ميليونها مرغ در مرغداني ميمانند و از خيابان رد نميشوند. توجه ما بايد به آنها معطوف باشد. چرا هميشه فقط بايد دربارهء مرغي صحبت کنيم که از خيابان رد ميشود؟ صادق هدايت : از دست آدمها به آن سوي خيابان فرار کرده بود، غافل از اينکه آن طرف هم مثل همين طر