چهارشنبه سوم تیر 1383


صد و نهم


می دونم که گفته بودم تا سه هفته نمی آم .. اما نشد
امروز یه مناسبت بزرگه .. باید آپ می کردم ...
امروز روز تولد مادرمه
مادری که از همه عالم بیشتر دوستش دارم
نمی دونم هیچ وقت مثل این یکی دو سال اخیر روز تولد مادرم برام مهم نبوده
شاید به خاطر اینه که مادرم مریض بوده خطر و عذاب از دست دادن مادرم رو حس کردم
شاید فهمیدم که چه قدر وجود مادر توی خونه آدم چه برکت و چه موهبتیه
شاید فهمیدم که چه قدر زندگی برم بدون مادرم سخته
الان وقت به بدخلقی هام ، وقتی به اذیت کردنهام فکر میکنم
و وقتی به مهربونی هاشون ، به فداکاریشون نگاه میکنم
می فهمم چرا توی دین ما گفته اند که حتی یک " اف " هم نگویید ...



خلاصه اومدم بگم که خیلی دوستش دارم ...
می دونم پسر خوبی نبودم
می دونم که خیلی اذیتش کردم
اما دوستش دارم

مادر جان تولدت مبارک

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

التماس دعا

یک صد و هشتاد