یک صد و هفتاد و شش

سلام
دو هفته از آخرین پستم تو وبلاگ می گذره

نمی دونم چرا ننوشتم
هر چند ما به دوستی سپردیم برامون به روز رسانی کنه که چون زورش زیاد بود انجام نداد

اما این 10 12 روز چه گذشت
حدود دو هفته پیش که همش کار و کار و کار
یا مدرسه
که البته تنها نقاط مثبت کاری مدرسه است که همش انرژی مثبت و سر و کله زدن با یه سری بچه نابغه ی پر رووووی شیطون
کلی به آدم حال میده

اما یه مقداری هم به خودم توی این دو هته استراحت دادم
یکشبه قبل کوه رفیتم
هوا هم عالی .. رفتیم توچال و مثلا خواستیم چربی های اضافه رو آب کنیم
اما اندازه ی 3 نفر صبحونه زدیم ( هر نفر به اندازه سه نفر )

فرداش هم ظهرش رفتیم شمال
هما بد نبود
اما شرجی بود
ما هم که با ذوق و شوق تازه موبایل دوربین دار خریده بودیم
از اون گرون گروناش
بردیم لب آب عکس بگیریم که
......
موبایلم سوخت
:(((((

اما چه میشه کرد

جمعه برگشتیم تهران
شنبه روز خوبی بود
روز خیلی خوبی بود
اما یکشنبه رو خرابش کردم
به قول یه نفر 50 درصدش رو
اما من که میگم بیشتر
در حقیقت به یه چیزی پی بردم
که خیلی
خیلی راحت میشه با یه حرف نا به جا
با یه بی عقلی
180 درجه همه چیز رو تغییر داد
باید مواظب بود
آرام نزدیک شد و گام برداشت
نکند چینی نازک دوستی ها ترک بردارد
( شاعر هم نشدیم )

خلاصه دوشنبه باز همه چیز برگشت
البته گذشت تو دوستی خیلی مهمه
و از خراب کاری های من گذشت کردند
خدا را شکر

فردا عصری دارم با دوستان میرم به نام پدر
خیلی ذوق دارم :پی
انشالله که خوش بگذرونیم

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

التماس دعا

یک صد و هشتاد