دویست و سی و سه

سلام ...
دیروز روز آخر بود .. یه دوره ی سه ساله مثل برق و باد گذشت .. وقتی فیلم ها و عکس های برنامه ها و کلاس ها و .. مرور می کردم و دیدم سه سال بزرگ شدند و سه سال از عمرشون رو توی حلی 2 گذروندن ... و سه سال از زندگی ما هم گذشت ..
دیدم که چه قدر بی صدا داره کار خوشو می کنه این زمان ...
دیدم که یه سری بچه ی تخس و زبون نفهم و مثلا تیزهوش کا البت با مرام و باحال هم بودند اومدند و رفتند
امیدوارم حداقل تونسته باشم چیزی که فکر می کنم بلدم رو بهشون یاد داده باشم ..
یا نه
چیز بدی یادشون نداده باشم ...
به هر صورت گذشت و یه عمر باقی است ...

این احتمالا تا مدتها جزو آخرین نوشته وبلاگم هست ..
فردا که میرم شاهرود و لشگر تکاوری تا بخوام مستقر بشم و دسترسی به اینترنت پیدا بشه حدود 2 یا 3 هفته طول می کشه
این هم می گذر
سخت اما زود می گذره به هر حال
یه دوره جدید روبه روی من هست که تو به وجود اومدنش نقشی نداشتم
توکل اول به خدا بعد به دعاهای شما
خیلی زیاد محتاجم
دعا کنید بشه یه جوری برگشت
که صبوری کنیم ..

خدمت یه طرف
دوری ازت یه طرف

می گذره
خلاصه
علی الحساب لطف کنید و حلال کنید من رو
وقتی می خواید حلال کنید ( البت اگه خواستید ) فکر کنید بدترین نیت ها و عمل های ممکنه رو در حقتون انجام دادم و اونوقت حلال کنید
می خوام بچسبه حلالیتش

بازم مرسی
در پناه حق باشید
دوستتون دارم

یا علی

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

یک صد و هشتاد

التماس دعا