ما را به سخت جانی خود این گمان نبود

وقتی به این دوسال و اندی فکر می کنم، سنگینی عجیبی رو سینه ام حس می‌شه
رضا هر روز داره بزرگ تر میشه، هر روز شیرین تر میشه و دلم می سوزه که چرا
ای کاش هیچ چیز این جوری نبود
ای کاش من اصرار برای بچه دار شدن نداشتم
ای کاش 
نمی دونم اگر بزرگ بشه و بپرسه چرا! چرا من به دنیا اومدم، چرا با این شکل ؟ چرا گذاشتین این اتفاق بیفته!


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

یک صد و هشتاد

التماس دعا